توضیحات: گیا درزا ، مسئول پذیرایی ، پشت میز کارش در سالن ماساژ می نشیند و به تلفنش خیره شده است. او چشم شیشه ای دارد و خسته به نظر می رسد. نگهبان ست گمبل وارد اتاق می شود و به میز کارش تکیه می دهد تا با او چت کند. "چه کار می کنی؟" او می پرسد. اوه ، معمولی: هیچ چیز ، گیا می گوید. او از ست می پرسد که چه می کند؟ صاااام ، ناله می کند. او اضافه می کند که کار خود را به پایان رسانده است ، بنابراین او در حال حاضر به طور رسمی از انجام کارهای خود باز مانده است. "تو همسر کار من هستی ، آیا مثل این نیست که سرگرمم کنی؟" بازیگوش می پرسد او با پوزخند می گوید: "آنها به اندازه کافی به من پول نمی دهند." او می خندد. او می پرسد به هر حال همه کجا هستند؟ ماساژورها ؟، آنها همه با مشتری هستند ، گیا می گوید. خوش شانس آنها ، شغل آنها بسیار جالب تر از کار ما است ، گیا می گوید. "بله ... اما حداقل ما همدیگر را برای شرکت در کنار یکدیگر داریم ، درست است؟" ست می پرسد. وقتی به او نگاه می کند ، حالت خسته کننده اش تبدیل به لبخند می شود. این درست است ... او می گوید ، اگر او در اطراف نبود ، او به طور واقعی می میرد. "آیا می دانید" به معنای واقعی کلمه "به درستی به چه معناست؟" او را اذیت می کند هاها ، او با تمسخر می گوید و به بازوی او سیلی بازی می کند. اما به طور جدی ، لطفاً او را از این خستگی کیر چت مضاعف نجات دهید ، گیا ناله می کند و چشمانش را به صورت تئاتر می چرخاند. باشه باشه ست می خنده او ایده ای دارد ، چرا وقتی Dawn از ماساژ خارج می شود ، با Dawn شوخی نمی کنند؟ از نو؟ گیا می گوید ، نه ، در این مرحله بسیار آسان است. بله ، او راست می گوید ، شیث موافق است. ست می خندد و به هر حال بسیار دشوار است که آخرین مورد را بالا ببریم. به طور جدی ، آیا او چهره او را دید؟! ، گیا می خندد. ست می گوید ، آنها می توانند به یخچال کار برای تنقلات حمله کنند. گیا می خندد: "ما دیروز همه چیز خوب را دزدیده بودیم." اوه ، درست است ، می گوید. او می گوید حافظه او وحشتناک است. اما حداقل او خوش تیپ است ، با پوزخند اضافه می کند. پففف ، او با شوخی بازی می کند و چشمانش را گرد می کند. "تو اینجا قلب من را می شکنی!" او می گوید: ابرویی بالا می اندازد. تا آنجا که او آن را درک می کند ، یک شخص باید قلبی داشته باشد تا بتواند شکسته شود ، بنابراین او باید قضاوت کند که چگونه با دو دختر گذشته ای که با او ازدواج کرده رفتار می کند ، خوب قضاوت می کند. اوووو ، تاچه ، او با سر تکان دهنده تایید می کند. او پیشنهاد می کند که از آنجا که همه ماساژورها مشغول هستند ، باید به اتاق NURU رفته و وسایل را گول بزنند. گیا موافق است. در اتاق NURU ، آنها به شوخی یک حوله کثیف را به طرف یکدیگر پرتاب می کنند. پس از اظهار نظر در مورد نیاز به دوش گرفتن ، آنها در واقع تصمیم به انجام آن می گیرند. آنها زیر دوش می روند و شروع به شستن خود می کنند. آنها به هم نزدیک و نزدیکتر می شوند. به زودی ، تنش برای مقاومت بسیار سخت است و شیث دست روی دست می گذارد و گیا را موقتا نوازش می کند. ام ... او با او چه می کند؟ او می گوید دلیلی وجود دارد که چرا دختران دیگری كه با او ملاقات كرده است هیچ فرصتی نداشته اند. لبخند می زند ، او را می بوسد. همانطور که همه چیز داغ و سنگین می شود ، گیا پیشنهاد می کند که از آنجا که همه ماساژورها هنوز مشغول هستند ، باید از تجربه FURL NURU لذت ببرند. شیث آماده است و آنها را شستشو می دهند ، از دوش خارج می شوند و وارد اتاق ماساژ می شوند. در اتاق ماساژ ، بدن او به طور آزمایشی روی او می لغزد. اوهههه ، او می گوید ، در حال حاضر از آن لذت می برم. شکایتی ندارد؟ ، او به شوخی زمزمه می کند. پوزخندی می زند: "نه ، شما می توانید ادامه دهید". او با تمسخر می گوید: "خوب ، از شما ممنونم که به من اجازه دادید." او همچنان روی بدن خود می لغزد ، اما طولی نمی کشد که او را در آغوش می گیرد و خروسش را به بیدمشک تنگش می کشاند. به نظر می رسد این دو نفر دیگر هرگز در محل کار خسته نخواهند شد!
جدید xxx فیلم برچسب #Hd #تراشیده گربه #حالت سگی #خال کوبی #دختران اروپایی #ساک زدن #سبزه #سواری #قشنگه #قفقازي #مبلغ #هاردکور #ورزش #پستان بزرگ بررسی